اشتباه حدس اولیه چیست؟
👈 همه ما از آینده دید واضحی نداریم و اونو به شکلی پررمز و راز میبینیم و توانایی پیشبینی اتفاقات رو نداریم بنابراین مغر ما میگه همین باورهای قبلی تو داشته باش.چون این کار مارو به تکاپو میندازه و ما معمولا راحتی حاصل از یقین رو ترجیح میدیم به دردسر ناشی از تردید.
👁 بازدید : 163
1403/2/10 | 17:0 : تاریخ 📆
چرا تغییر دادن باورها کار سختیه؟
همه ما از آینده دید واضحی نداریم و اونو به شکلی پررمز و راز میبینیم و توانایی پیشبینی اتفاقات رو نداریم بنابراین مغر ما میگه همین باورهای قبلی تو داشته باش.چون این کار مارو به تکاپو میندازه و ما معمولا راحتی حاصل از یقین رو ترجیح میدیم به دردسر ناشی از تردید.
فرض کنید همین الان سوالات یک آموزن چند گزینه ایی را تموم کردید و نسبت به یکی از پاسخ ها تردید دارید.هنوز کمی وقت هست.آیا باید روی نظر اولیهتون بمونید یا جواب رو تغییر بدید!
یک گروه سه نفره از روانشناسها پس از برسی بر روی 33 مطالعه تحقیقاتی به این نتیجه رسیدند که اکثر تجدید نظرها در تک تک این مطالعات به حذف پاسخ غلط و انتخاب پاسخ صحیح ختم شدند.این پدیده رو اشتباه حدس اولیه میگن.
در یک نمونه روانشناسها تعداد رد پاک کن در برگه امتحانی بیش از 1500 محصل رو شمردند، تنها یک چهارم از تغییرات به جایگزینی پاسخ صحیح با اشتباه شد، در حالی که نیمی از آنها پاسخ اشتباه را تصحیح کردند.
البته امکان داره که پاسخهای ثانویه هیچ برتری ذاتی نداشته باشن.آنها صرفا به این خاطر بهترند که محصلان با وسواس دو چندان و تنها در صورت اطمینان پاسخ اولیه خود رو تغییر میدن. اما مطالعات جدید حاکی از یک توجیه متفاوت هست.فقط در صورتی که لزوم به تغییر بدونیم، ممکن است که تغییر تاثیر گذار باشد.
در یک آزمایش دیگر با مشارکت صدها دانشجو که به صورت تصادفی انتخاب شدند، مفهوم اشتباه حدس اولیه به آنها آموخته شد و مدرس از ارزش تغییر ذهنیت گفت و توصیه هایی برای بهترین زمان تجدید نظر ارائه کرد.اما در دو امتحان بعدی کماکان هیچ گونه تمایل بیشتری برای تغییر پاسخها وجود نداشت.ما عموما سهولت پایبندی به دیدگاههای قدیمی را بر دشواری کش و قوس با دیدگاهای جدید ترجیح میدیم با این حال مقاومتمون در برابر تجدید نظر به عوامل اساسیتری هم وابسته هست. وقتی خودمون رو زیر سوال ببریم دنیا پیشبینی ناپذیرتر میشه بنابراین مجبور میشیم تغییرپذیری حقایق را بپذیریم به گونه ایی که امکان اثبات نادرستی مسائلی هم که صحیح هستند نیز وجود دارد.تجدید نظر درباره باورهای عمیق ما میتونه تهدیدی برای هویت ما باشه، به گونه ایی که گویا بخشی از وجود مان را از دست میدهیم.
البته همیشه هم با تحدید نظر مشکل نداریم وقتی پای مایملکمان درمیون باشه با شوق آنها را به روز میکنیم، پس از قدیمی شدن کمد لباس آنها را نو میکنیم و وقتی دکوراسیون آشپزخانه از مد بیوفته اقدامات لازم برای اصلاحش رو انجام میدیم اما وقتی پای عقاید و دانشمان درمیان باشد سر حرف خودمون میمونیم. روانشناسان این پدیده رو تصرف و توقف مینامند.آسودگی حاصل از یقین خوش آیند تر از دردسرهای ناشی از تردید است. اگر کسی هنوز از ویندوز95 استفاده کنه به او میخندیم اما هنوز هم به عقاید سال 1995 خود پایبندیم.صرفا دیدگاههای افرادی را میشنویم که حس خوبی به ما میدهند نه ایده هایی که ما را به تامل وامیدارد.
خلاصهایی از بخش ابتدایی کتاب دوباره فکر کن، انتشارات نشر نوین
چرا تغییر دادن باورها کار سختیه؟
همه ما از آینده دید واضحی نداریم و اونو به شکلی پررمز و راز میبینیم و توانایی پیشبینی اتفاقات رو نداریم بنابراین مغر ما میگه همین باورهای قبلی تو داشته باش.چون این کار مارو به تکاپو میندازه و ما معمولا راحتی حاصل از یقین رو ترجیح میدیم به دردسر ناشی از تردید.
فرض کنید همین الان سوالات یک آموزن چند گزینه ایی را تموم کردید و نسبت به یکی از پاسخ ها تردید دارید.هنوز کمی وقت هست.آیا باید روی نظر اولیهتون بمونید یا جواب رو تغییر بدید!
یک گروه سه نفره از روانشناسها پس از برسی بر روی 33 مطالعه تحقیقاتی به این نتیجه رسیدند که اکثر تجدید نظرها در تک تک این مطالعات به حذف پاسخ غلط و انتخاب پاسخ صحیح ختم شدند.این پدیده رو اشتباه حدس اولیه میگن.
در یک نمونه روانشناسها تعداد رد پاک کن در برگه امتحانی بیش از 1500 محصل رو شمردند، تنها یک چهارم از تغییرات به جایگزینی پاسخ صحیح با اشتباه شد، در حالی که نیمی از آنها پاسخ اشتباه را تصحیح کردند.
البته امکان داره که پاسخهای ثانویه هیچ برتری ذاتی نداشته باشن.آنها صرفا به این خاطر بهترند که محصلان با وسواس دو چندان و تنها در صورت اطمینان پاسخ اولیه خود رو تغییر میدن. اما مطالعات جدید حاکی از یک توجیه متفاوت هست.فقط در صورتی که لزوم به تغییر بدونیم، ممکن است که تغییر تاثیر گذار باشد.
در یک آزمایش دیگر با مشارکت صدها دانشجو که به صورت تصادفی انتخاب شدند، مفهوم اشتباه حدس اولیه به آنها آموخته شد و مدرس از ارزش تغییر ذهنیت گفت و توصیه هایی برای بهترین زمان تجدید نظر ارائه کرد.اما در دو امتحان بعدی کماکان هیچ گونه تمایل بیشتری برای تغییر پاسخها وجود نداشت.ما عموما سهولت پایبندی به دیدگاههای قدیمی را بر دشواری کش و قوس با دیدگاهای جدید ترجیح میدیم با این حال مقاومتمون در برابر تجدید نظر به عوامل اساسیتری هم وابسته هست. وقتی خودمون رو زیر سوال ببریم دنیا پیشبینی ناپذیرتر میشه بنابراین مجبور میشیم تغییرپذیری حقایق را بپذیریم به گونه ایی که امکان اثبات نادرستی مسائلی هم که صحیح هستند نیز وجود دارد.تجدید نظر درباره باورهای عمیق ما میتونه تهدیدی برای هویت ما باشه، به گونه ایی که گویا بخشی از وجود مان را از دست میدهیم.
البته همیشه هم با تحدید نظر مشکل نداریم وقتی پای مایملکمان درمیون باشه با شوق آنها را به روز میکنیم، پس از قدیمی شدن کمد لباس آنها را نو میکنیم و وقتی دکوراسیون آشپزخانه از مد بیوفته اقدامات لازم برای اصلاحش رو انجام میدیم اما وقتی پای عقاید و دانشمان درمیان باشد سر حرف خودمون میمونیم. روانشناسان این پدیده رو تصرف و توقف مینامند.آسودگی حاصل از یقین خوش آیند تر از دردسرهای ناشی از تردید است. اگر کسی هنوز از ویندوز95 استفاده کنه به او میخندیم اما هنوز هم به عقاید سال 1995 خود پایبندیم.صرفا دیدگاههای افرادی را میشنویم که حس خوبی به ما میدهند نه ایده هایی که ما را به تامل وامیدارد.
خلاصهایی از بخش ابتدایی کتاب دوباره فکر کن، انتشارات نشر نوین
هنوز دیدگاهی ثبت نشده